Justice denied...

«مایکل براون» جوان 18 ساله ی سیاه پوستی بود که در 9 اوت 2014 در شهر فرگوسن ایالت میزوری آمریکا، پس از آن که 12 مرتبه هدف شلیک پلیس سفیدپوست آمریکایی قرار گرفت، جان باخت؛ در حالی که نه مسلّح بود، نه جرمی مرتکب شده بود و نه سوء سابقه ای داشت. پلیسِ قاتل وی در دادگاه تبرئه شد...

«اریک گارنر» دستفروش سیاه پوستی بود که اواخر ماه اوت سال جاری در شهر نیویورک، به واسطه ی فشرده شدن گردن (chokehold) و قفسه ی سینه توسط یک افسر پلیس به قتل رسید؛ در حالی که وی هم هیچ امر خلافی مرتکب نشده بود. پلیس فقط فکر کرده بود که وی در حال فروش سیگار تک نخی است. لذا مأمورین پلیس او را روی زمین انداخته و سعی کردند وی را به شیوه ای غیرقانونی (chokehold) دستگیر نمایند؛ در حالی که او فریاد می زد: «نمی توانم نفس بکشم». گارنر پدر شش فرزند و به خاطر خصوصیات اخلاقی اش، مورد احترام دوستان و اطرافیانش بود. پلیسِ قاتل وی در دادگاه تبرئه شد...

«واندریک مایرس» نوجوان 18 ساله‌ آمریکایی‌ دیگری بود که با شلّیک افسر پلیس سنت لوییس کشته شد. شاهدان این واقعه گفتند این افسر پلیس 17 بار به سمت این نوجوان شلیک کرد. همچنین ادّعا شده است که این افسر خارج از ساعت کاری خود مرتکب این اقدام شده است. واندریک مسلّح نبود و خلافی هم مرتکب نشده بود. تنها گناهش این بود که افسر پلیس به وی مظنون شده بود...

 

قتل مایکل براون، اریک گارنر، واندریک مایرس، رومین بریسبون و ... فقط بخشی از جنایات پلیس کشوری است که اساس تشکلیش بر نژادپرستی است. کشوری که مردم دنیا را درجه بندی می کند و در قانون اساسی خود ارزش افراد غیرسفیدپوست را سه پنجم افراد سفیدپوست می داند[1]!!! کشوری که پلیس آن حتّی به نوجوان 12 ساله ی سیاه پوست هم رحم نمی کند[2]. کشوری که اگرچه ادّعای کدخدایی جهان امروز را دارد، امّا حتّی در کسب اعتماد مردمش ناتوان است و کم ترین میزان مشارکت در انتخابات اخیر خود را به دست آورده است. کشوری که نه تنها عامل اصلی همه ی جنگ های قرن اخیر است، بلکه حتّی با مردم خودش می جنگد و عملاً نیروی پلیس آن در برابر تظاهرات مردمی، که حقوق قانونی خود را مطالبه می کنند، آرایش جنگی به خود گرفته است. کشوری که دستگاه قضایی آن طبق گزارش های خودشان در طی یک سال، بیش از 400 شهروند را به بهانه های گوناگون به قتل رسانده است. و کشوری که اگرچه رییس جمهوری سیاه پوست دارد، امّا در واقع آپارتاید مدرن است. و نژاد پرستی را به صورت سازمان یافته در درون خود ایجاد کرده و سیاه پوستان را به استضعاف کامل کشانده است. به طوری که طبق آمار رسمی، میانگین درآمد خانوارهای سفیدپوست، سیزده برابر میانگین درآمد خانواده های سیاه پوست است[3]. کشوری که زیر هر ستون ساختمان آن، میلیون ها سیاه پوست دفن شده اند، امّا حالا حتّی حقّ تحصیل و رشد اجتماعی از آن ها سلب می شود...

واقعیّت این است که رویای مارتین لوتر هنوز سیاه و سفید است. امروز شاید آریزونا فهمیده باشد که زنگ «آزادی» از شیب های پرکرشمه ی کالیفرنیا به صدا در نخواهد آمد[4]. امروز فرگوسن فهمیده است که «لیبرالیسم» دروغی بیش نبوده و نه تنها از آزادی و برابری خبری نیست، بلکه برای رویای آمریکایی (American dream)، «یک سیاه پوست خوب، یک سیاه پوست مرده» است. امروز فرگوسن می داند که «صلح، تنها غیابِ تنش نیست، حضور عدالت است.» و جوان فلسطینی که تظاهرات فرگوسن را رهبری می کند[5] نیز می داند «اِعمال ظلم در گوشه‌ای از جهان، عدالت را در گوشه‌ای دیگر مورد تهدید قرار می‌دهد[4]». امروز آن جوان سیاه پوست اهل فرگوسن، می داند که سهم شهروندان درجه 2 از حقوق بشر، چیزی جز گلوله ی جنگی و گاز اشک آور نیست... آری آپارتاید زنده است و امروز فرگوسن را هدف حمله قرار داده است. بیخود نیست که رهبر فرزانه ی ما، همانند امام خمینی(ره) که رابطه با رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی را قطع نمود، رابطه با آمریکا را ممنوع اعلام کرده است...

سازمان ملل هم که خفه خون گرفته است. اصلاً از او انتظار نمی رود که آرایش نظامیِ پلیس آمریکا در برابر مردم و حضور تانک و نفربر را در خیابان ببیند. چشمان او در برابر استقرار گارد ملّی و حکومت نظامی در شهر فرگوسن کور است. اتّحادیه ی اروپا هم معلوم نیست در کدام گور است که بیاید و قطعنامه ی حقوق بشری صادر کند. برای پارلمان اروپا آزادی همجنس بازی و لواط، از جان انسان های بیگناه مهم تر است. از «اعلامیه ی جهانی حقوق بشر» همین اصلش را فقط فهمیده اند! سازمان ملل فقط بلد است برای ما «احمد شهید» بسازد؛ تا دروغ را تبدیل به چماقِ گزارش و قطعنامه کند. آخر برای «احمد شهید» مهم نیست که بیش از یک سال به ملّتی آزاده، فتنه ای همه جانبه بر مبنای یک دروغ بزرگ به اسم «تقلّب» تحمیل شد، امّا حتّی یک تانک هم وسط خیابان نیامد. آخر «احمد شهید» آشوبگران 88 را فعـّال مدنی می داند ولی سیاه پوستان آمریکا را داخل دسته ی فرزندان آدم(ع) حساب نمی کند. احمد شهید که به اسناد رسمی شکنجه های وحشتناک سازمان سیا کاری ندارد، او فقط حرف هایی را مستند می داند که علیه جمهوری اسلامی ایران زده شود. احمد شهید هم یک آلت دست است. از او که انتظار نمی رود از حق مظلوم دفاع کند. خودش هم می داند که اگر کاری خلاف خواسته ی سردمداران استکبار بکند، باید برود همانند مردم سیاه پوست آمریکا، گوشه ی خیابان بخوابد. شهروند درجه ی 2 را چه به گزارشگر ویژه شدن!!! واقعاً که جایزه ی مسلمان دموکرات شایسته ی اوست[6]!

از احمد شهید و اتّحادیه ی اروپا و سازمان ملل انتظاری نیست، امّا از وزارت خارجه ی جمهوری اسلامی ایران انتظار است برای دفاع از عدالت و حقوق انسانی مردم، واکنشی درخور نشان دهد. از وزارت خارجه ی جمهوری اسلامی ایران که منادی دفاع از حقوق مستضعفان عالم است انتظار می رود نسبت به ساختارهای ظالمانه ی سازمان های بین المللی نه تنها سکوت نکند، بلکه اقداماتی عملی برای اصلاح آن، وحتّی مبارزه با آن، صورت دهد و در این راه نگران لطمه خوردن به روح توافقنامه ی ژنو نباشد. برای وزارت خارجه ی ما افت دارد که فلسطین با آن همه مشکلات داخلی، در دفاع از حقوق مردم مستضعف و مظلوم آمریکا فعّال تر عمل کند.

از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران انتظار می رود نسبت به اتفاقاتی که امروز در آمریکا جریان دارد سکوت نکند و فقط به بیان خبر و گفت و گو بسنده ننماید. برای صدا و سیمای ما، که فریادِ مظلومان عالم است افت دارد که اخبار حوادث امروز آمریکا را کم تر از پوشش خبری CNN و BBC از فتنه ی 88، پوشش دهد. برای صدا و سیمای ما افت دارد که مظلومی در گوشه ای از دنیا باشد و فریاد «Justice denied» سر دهد، و آن وقت به جای رساندن صدای او به گوش جهانیان، به فکر کم کردن مدّت زمان پخش اخبار 20:30 باشد...


پاورقی:

[1] در قانون اساسی آمریکا اصلی وجود دارد که ارزش افراد غیرسفیدپوست را سه پنجم افراد سفید پوست می داند. اگرچه این اصل تبصره هایی هم دارد، امّا این تبصره ها آن اصل را نقض نمی کنند.

[2] اشاره به قتل نوجوان 12 ساله ی سیاه پوست توسط پلیس آمریکا که تفنگی اسباب بازی را در دست داشت و به همین خاطر مورد هدف گلوله قرار گرفت.

[3] طبق گزارش مرکز تحقیقاتی «پیو» در سال 2013 میلادی خانوارهای سفیدپوست به طور میانگین درآمدی بالغ بر 141 هزار دلار داشته اند، در حالی که این رقم برای خانوارهای سیاه پوست به تنها 11 هزار دلار و برای خانوارهای دو رگه هیسپانیک به 13700 دلار رسیده است.

[4] اشاره به سخنرانی معروف «مارتین لوتر» به نام «I have a dream» در 28 اوت 1963.

[5] به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت (ع) ـ ابنا ـ یکی از رهبران تظاهرات‌ها و ناآرامی‌های اخیر در آمریکا فردی فلسطینی-آمریکایی به اسم «باسم مصری» است که پدر او اهل قدس و مادرش اهل رام ا... است.

[6] احمد شهید در سال 2009 از سوی «مرکز مطالعات اسلام و دموکراسی» در واشنگتن جایزه مسلمان دموکرات سال را کسب کرد.