همایش دلواپسان

        آیا تا کنون متوجّه شده اید که گاهی در تلویزیون، وقتی مصاحبه ای با برخی از مدیران کشور پخش می شود، آقای مدیر مورد مصاحبه بسیار تمیز و مرتّب و به اصطلاح اتو کشیده در مقابل دوربین ظاهر می شوند؟؟؟ اگرچه مرتّب بودن ظاهر امری شایسته و در اسلام بسیار توصیه شده است، امّا گاهی اوقات این مرتّب بودن از امر دیگری غیر از توصیه های اسلامی نشئت می گیرد و نشان از یک فرهنگ کت و شلواری در بین مدیران کشور دارد؛ به طوری که گویا برخی مدیران برای خود شأنی جدای از بقیّه‌ی ملّت قائل اند و این رفتار هم بازتاب همین تفکّر است.

        شاید مشاهده ی این موضوع برای مخاطبان رسانه‌ای که به مردم گزارش می دهد امری تکراری بوده باشد، امّا چنین مواردی برای خبرنگار مصاحبه کننده عذاب الیم است؛ چرا که ایشان باید برای چنین مصاحبه ای وقت قبلی هماهنگ کند و چند روزی را پشت در بسته ی جلسات متعدّد مدیر گرام منتظر بماند تا بالاخره ایشان تصمیم به مصاحبه گرفته و از افتخارات کسب شده در دوره ی مدیریتی خود ابراز نمایند. تازه خبرنگار نگون بخت وقتی که به چنین موفقیتی نائل آمده و سر صحنه ی مصاحبه حاضر می شود، باید چند ساعتی را منتظر بماند تا مدیر گرامی بعد از آرایش کامل سر و صورت، در جایی بنشینند که هم از لحاظ هنری زاویه ی صورتشان نسبت به دوربین تنظیم شده باشد تا مبادا از طرف نافرم صورت ایشان فیلم یا عکس گرفته شود و هم «بک گراند» کادر جلوه ی خاصی به تصویر ایشان بدهد. در نهایت هم باید در محضر استاد از پرسیدن سئوال های به اصطلاح «چیز» خودداری کرد تا مبادا خاطر ایشان مکدّر گردد و در و تخته ی رسانه تان را گل بگیرد. حتّی در برخی موارد مشاهده شده است که سئوالات توسط خود مسئول محترم تنظیم شده و در اختیار مصاحبه کننده قرار می گیرد تا از وی بپرسد!!! حتّی،... حتّی در برخی موارد مشاهده شده است که مسئول محترم شخص مصاحبه کننده را هم خود انتخاب می کند و مثلاً خودش می گوید که می خواهم فلانی از من سئوال کند  (=تعریف کند) . . .

 (این دیگه والّا نوبر است...)

        تا جایی که ما می دانیم، مسئول یعنی کسی که مورد سئوال قرار می گیرد و لذا پاسخگویی وجه جدانشدنی مسئولیّت است و سئوال هم به معنی تعریف و تمجید نیست. پس چرا برخی از مسئولین فکر می کنند اگر کسی از اقدامات آن ها انتقاد کرد، قصد تخریب دارد؟؟؟ چرا برخی زمانی که مسئولیت ندارند نقد را اساساً کاری خوب و مایه ی رشد و اعتلای جامعه می دانند و زمانی که در کرسی ریاست قرار می گیرند هر نوع نقدی را صرفاً تخریب می دانند و در مقابل آن به روش های گوناگون موضع می گیرند؟؟؟ اگر نقد در جامعه نباشد، پس اشکال کار کجا مشخّص می شود؟ اگر نقد و پرسش گری در جامعه نباشد، کجا کسی به فکر اصلاح امور می افتد؟ اگر در جامعه روحیه ی مطالبه گری و نظارت بر مسئولین و مدیران وجود نداشته باشد، کجا جلوی انحراف ها و بیراهه رفتن ها گرفته می شود؟

        باید بدانیم که در نظام اسلامی، مشارکت مردم در حکومت، فقط محدود به انتخابات نمی شود و پس از انتخابات هم مردم رابطه ی خود را با منتخبان خود، با پرسش گری و نظارت بر رفتار مسئولان حفظ می کنند. مسائل و مشکلات خود را به گوش مسئولان رسانده و از آنان انتظار پاسخگویی و به کارگیری تمام تلاش در جهت رفع آن ها را دارند. در چنین رابطه ای، مردم پیرامون موضوعات مختلف کشور فکر می کنند و برای خود تحلیل دارند؛ چرا که نمی توان فقط از یک نفر یا یک گروه که در جایگاه دولت، مجلس و یا قوّه ی قضاییه قرار گرفته است انتظار داشت که تمامی ایده های نو را خود ایجاد کنند و تمامی اشکالات را هم خود پیدا کرده و برطرف نمایند! به همین دلیل است که خودِ افرادی که در جایگاه های مدیریتی کشور قرار دارند باید پای کار بیایند و مسیر نقد و مطالبه را هموار سازند و حتّی از منتقدان و ناصحان به خاطر تلاششان در جهت نشان دادن مشکلات و عاقبت امور تشکّر نمایند.

غرض حقیر هم از این نوشته چیزی نبود جز انتقاد نسبت به نقدهایی که به نقد وارد می شود. چرا که این روزها می بینیم کسانی که تا دیروز اگر از عالم و آدم گلایه نمی کردند و به اصطلاح به فلانی گیر سه پیچ نمی دادند، شب هنگام خوابشان نمی برد؛ حالا خاموش شده اند و فقط به منتقدان ایراد می گیرند که چرا نقد می کنید؟ باید بدانیم دانشجویان، به عنوان قشر نخبه ی جامعه، باید همیشه مواضع انتقادی خود را نسبت به اقداماتی که در کشور صورت می گیرد حفظ نموده و ایرادات را گوشزد نمایند و در این راه نیز نیازی به شناسنامه ندارند، چرا که شناسنامه ی دانشجو سال ها حضور پررنگ و پرشور در صحنه های اجتماعی و سیاسی کشور است؛ از قبل از انقلاب اسلامی ایران گرفته تا به همین امروز...